دوره پیام مستقیم در تئاتر گذشته است!
تاریخ انتشار: ۲۹ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۳۸۸۶۱
همشهری آنلاین، کمال کاویانی: نمایش «شاهزادهخانم و کلاغهای تاجطلا» به نویسندگی و کارگردانی پویا ششپری از ۲ هفته پیش در این سالن میزبان کودکان و نوجوانان است و توانسته با استقبال نسبتاً خوبی روبهرو بشود.
ششپری فعالیتهای هنری خود را از سال ۸۹ شروع کرده و بهصورت مشخص فقط در عرصه تئاتر کودک فعال بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نویسنده نمایشنامه «شاهزادهخانم و کلاغهای تاجطلا» خودتان هستید. در آغاز بفرمایید چنین ایدهای از کجا به ذهنتان رسید؟
درست یادم نیست چه سالی اما زمانی که دانشآموز مقطع راهنمایی بودم، در کتابخانه مدرسه، کتابی شامل افسانههای اروپایی خواندم و داستانهای آن در ذهن من مانده بود. سال ۹۳ که یکسری نمایشنامه برای خودم مینوشتم، این متن را براساس آنچه از دوران نوجوانی در خاطرم بود نوشتم، ولی خود کتاب را پیدا نکردم.
خیلی از کاراکترهای نمایشنامه من، در داستان اصلی نبود. فقط خط کلی قصه که شاهزادهها تبدیل به کلاغ میشوند و شاهزادهخانم نجاتشان میدهد، از داستان اصلی آمده اما شخصیتهایی مثل ابر و باد و آینه مهربانی که نقش نجاتدهنده را دارد، از ذهن خودم به نمایش اضافه شدهاند.
در بازنویسی آن افسانه اروپایی و افزودن شخصیتهای تازه به متن، آیا از منابع فرهنگی اروپایی و همینطور افسانههای کهن ایرانی هم استفاده کردید؟
ببینید، در کشور ما به هرحال باید یکسری ویژگیها را در متنهایی که مینویسیم رعایت بکنیم تا در بازخوانی وزارت ارشاد قبول بشود. بنابراین روی افسانههای اروپایی بهصورت کامل خوانشی نداشتم، چون ما هیچ منبع مشخصی نداریم.
حتی در دانشگاههای ما تئاتر کودک بهصورت جداگانه آموزش داده نمیشود. بیشتر به شکل تجربی کار کردم یا از راهنمایی استادان بهرهبردم؛ مثلاً حین بازنویسی متن، از استادانی که با آنها کار کرده بودم، کمک میگرفتم.
هنگام نگارش متن، چه پیام و دغدغهای مد نظرتان بود؟
یکی از اهداف افرادی امثال ما که تئاتر کودک کار میکنیم، همیشه این است که راه و روش زندگی را در حد توان به بچهها آموزش بدهیم، البته بهصورت غیرمستقیم. من هم به سهم خودم سعی کردهام این هدف را دنبال بکنم.
در نمایش «شاهزادهخانم...» قصد داشتم از امیدواربودن و اینکه با تلاش به آنچه میخواهیم میرسیم، با بچهها حرف بزنم. دغدغه کلیام این است که بگویم ناامید نشوید.
اغلب نمایشهای کودک پیام آموزشی غیرمستقیم را در کنار سرگرمی و شادسازی دارند. در نمایش «شاهزادهخانم...» هم این اتفاق افتاده اما مسائل آموزشی مبنی بر راه درست زندگی یا نکتههایی که در اجرا به آنها اشاره میشود، مثل زیادهخواهبودن یا مهربانبودن، خیلی در کار شما غیرمستقیم و کمرنگ بیان شدهاند؛ بهقدری که شاید نتواند بر مخاطبش تأثیر لازم را بگذارد. در واقع نمایش شما بیشتر جنبه سرگرمی و شادسازی کودک داشته تا پیامرسانی. آیا این اتفاق عمدی بوده؟
بله، اصلاً این خواسته خودم بوده. ما در دورهای هستیم که بچهها خیلی باهوشند و اگر مستقیمگویی بکنیم، به نمایش نگاه نمیکنند. شاید این ضعف نمایش من باشد که پیام کار خیلی مشخص نیست، ولی این خواسته آگاهانه بود.
چند وقت پیش یک نمایش کودک دیدم که در آن میگفتند «اگر مسواک نزنید، دهانتان بوی بد میدهد!». بهنظرم دیگر دوره پیامهای مستقیم گذشته. من و گروهم از سال ۹۵ هر روز با بچهها سروکار داشتهایم و دیدهام که سلیقهها نسبت به دوران کودکی ما خیلی تغییر کرده. اگر بخواهیم مستقیم حرف بزنیم یا بخواهیم بیش از اندازه روی نکتهای تمرکز بکنیم و آن را با زور به خورد تماشاگر بدهیم، به راحتی پس میزند
در کل جمعبندی آن چیزی که ما از نمایش کودک یاد گرفتیم، همین چیزهاست؛ رنگ، موسیقی، شادبودن و در کنارش آموزش! من در ارتباطی که هر شب بعد از نمایش با بچهها و خانوادههایشان دارم، میبینم آنچه را میخواستم بهدست آوردهام.
با بخشی از حرفهای شما موافقم اما مثلاً وقتی درباره زیادهخواهی حرف میزنید، حتی اگر قصدتان نمایش غیرمستقیم این مفهوم بوده، تماشاگر ویژگیهای زیادهخواهی را در جادوگر نمیبیند. فقط روی بدجنسبودن او تأکید میکنید، ولی برای نشاندادن مهربانی، مثال مشخص خرگوش را گذاشتهاید که شاهزادهخانم کمک میکند او از تله آزاد بشود و خرگوش برای جبران مهربانی، کمک میکند او برادرانش را پیدا بکند.
ببینید! ما در بازخوانی متن و بازبینی اجرا، مجبور بودیم یکسری نکتهها را به لحاظ ممیزی تغییر بدهیم. یکی از نکات آن بود که چرا جادوگر را اینقدر بدجنس نشان دادهاید!؟ یعنی برعکس نظر شما را از ما خواستند. گفتند: «همین که بدجنسی را نشان دادید، کافی است، دیگر روی زیادهخواهی تأکید نکنید». درصورتی که ما این را داشتیم. نه در حد به تصویرکشیدن اما در دیالوگها خیلی سعی داشتیم زیادهخواهی را به بچهها نشان بدهیم، ولی به ما گفتند ذهن بچهها کشش اینهمه اطلاعات را ندارد.
البته باید بگویم خیلی از بازبینیهای نمایشها، سلیقهای است، یعنی بازبینها صرفاً بازبین و کارشناس نیستند، بلکه خودشان نویسنده و کارگردانند و برحسب سلیقه شخصی، یکسری نکات را گوشزد میکنند و ما برای اینکه کارمان به اجرا برسد، حتی اگر موافق نباشیم، مجبوریم آنها را بپذیریم.
استفاده از موسیقی در نمایش شما قابلتوجه بود. موسیقی یکی از عناصر اصلی نمایش کودک است اما نمایش «شاهزادهخانم...» از صحنه اول با موسیقی و ترانه آغاز میشود و حجم آهنگهایی که استفاده شده، خیلی زیاد است. حتی بخشی از روایت داستان و دیالوگها را با شعر و موزیک پیش میبرید. گرچه این موضوع اتفاق بدی نیست و فضای شادی در نمایش ایجاد کرده، ولی شاید بهتر بود در برخی لحظهها، قصه و دیالوگها را بدون موسیقی روایت میکردید. آیا قصد داشتید با این حجم از کاربرد موسیقی، یک نمایش تمامموزیکال تولید بکنید؟
همانطور که خودتان قبلاً اشاره کردید، نمایش ما بیشتر جنبه سرگرمی دارد و خودم هم این جنبه کار را دوست داشتم. از طرفی این ویژگی برمیگردد به نوع سبک کار یا سلیقه یک کارگردان. نمیتوانم دلیل خاصی برای استفاده از این حجم موسیقی در کار بیاورم، ولی بهنظرم لازم بود که باشد، چون سلیقه کاری من است؛ مثلاً اگر کارهای آقای مهدی فرشیدیسپهر را ببینید، چندان موسیقی در کارش نمیبینید، چون مخاطب ایشان نوجوان است.
وقتی به این شکل با دیدگاه روانشناسی کار میکنید، مشخصاً در آن عناصر دیگری را درنظر میگیرید، ولی اینکه نمایش «شاهزادهخانم...» بیشتر جنبه سرگرمکننده دارد، سلیقه کاری من است و فکر نمیکنم لطمهای هم بهکار زده، سطح کار را پایین آورده یا از قضیه اصلی دور شده باشد.
حین اجرا دیدم که روی صحنه ۳ میکروفن از بالا آویزان شده. دلیل استفاده از آن میکروفنها در تئاتر زنده چیست؟ مگر بازیگران نمایش روی بیان و صدای خود تسلط کافی ندارند؟
بخشی از این مسئله به ساختار سالن برمیگردد. تالار هنر پیش از انقلاب ساخته شده و محل اجرای باله بوده است. این نکته درستی است که بازیگر باید بدن و بیان آمادهای داشته باشد، ولی مشکل از ورود دیرهنگام تماشاگر به سالن است.
من همیشه تأکید دارم وقتی مخاطب از زمان اجرا جا میماند، دیگر نباید وارد سالن بشود. حتی روی بلیتها و سایت فروش نوشته شده نیمساعت قبل از شروع در تالار باشید اما وقتی تماشاگر دیر میآید و آنها را به سالن راه میدهند، همهمهای در سالن ایجاد میشود. این موضوع باعث میشود نیاز به میکروفن داشته باشیم.
از سوی دیگر، این سالن آکوستیک نیست. بازیگر هم نمیتواند داد بزند، چون در غیراینصورت تبدیل به ضعف بازیگر میشود. او تا یک حدی اختیار کنترل صدایش را دارد. به همین دلیل در سالن از میکروفن استفاده شده تا مخاطب صدای بازیگر را واضح بشنود، البته فقط در روزهایی که سالن شلوغ باشد، نه همه روزها.
از نقاطقوت نمایش «شاهزادهخانم...»، عروسکهای جذاب و طراحی لباس شخصیتهاست. در طراحی عروسکها و لباسها خودتان هم ایده و نظری داشتید یا کار را کاملاً به طراحان سپردید؟ همچنین شما تعداد قابلتوجهی عروسک حیوانات و عناصر طبیعی در اجرا دارید اما جای ۲ شخصیت اصلی کار، یعنی کلاغها خالی است. چرا در نمایش، عروسک کلاغها را نمیبینیم؟
راستش عروسکهای کلاغ آماده نبودند، یعنی اتصالاتشان وصل نبود. ما این نمایش را ۶ماه تمرین کردیم و عروسکهایی را که من برای ساختشان سفارش دادم و الان شما میبینید، توسط استاد علیرضا حسینپور طراحی و ساخته شدهاند، ولی خودم هم کنارشان بودم و در رنگبندیها نظراتی داشتم.
یکسری از علاقههایم در ساخت عروسکها و دوخت لباسها لحاظ شده، چه از نظر رنگبندی و چه ابعاد عروسکها. ما وقتی میخواستیم ماسکها را بسازیم، خیلی از دوستان میگفتند چرا ماسکها باید به این بزرگی باشند؟ اما وقتی قرار است در تالار هنر اجرا برویم و سالن بلکباکس نیست، من به جذابیت کار و مخاطبی که انتهای سالن مینشیند هم فکر میکنم، ولی کاملاً حق با شماست.
ما زمان کافی برای تکمیل عروسکها نداشتیم. هنگامی که یک گروه تئاتر میخواهند نمایشی را تولید بکنند، تا زمان بازبینی پشتوانه مالی ندارند، یعنی میرسیم به اینجا که برای ساخت ۲ تا عروسک هیچ منبع مالی نداریم اما عروسکهای کلاغها آمادهاند و بهکار اضافه شدهاند و از همین هفته در اجراها استفاده میکنیم. در لحظههایی از کار ما صدای کلاغها را داریم. وقتی شاهزادهها میخواهند وارد لانهشان بشوند، ما اول کلاغها را در نور موضعی میبینیم، بعد بازیگران میآیند. جایی هم که بچهها تبدیل به کلاغ میشوند، ما دو عروسک باتومی میبینیم که در طول صحنه پرواز میکنند.
شما در تئاتر سابقه بازیگری هم داشتهاید و در نمایش «شاهزادهخانم...» هم علاوه بر کارگردانی، یکی از نقشهای اصلی را بازی میکنید. بیشتر به بازیگری علاقه دارید یا کارگردانی؟ فکر نمیکنید اگر در این کار فقط کارگردان بودید، از اجرای بهتر و کاملتری برخوردار بودید؟
خودم بازیگری را دوست دارم و برای حضورم در این نمایش بهعنوان بازیگر اجباری نبود. ما در شرایطی اجرا رفتیم که یکسری از بازیگران حاضر به ادامه همکاری نبودند. اول خودم در این نمایش بازی نمیکردم، ولی ما مجبور بودیم حتماً در این تاریخ اجرا برویم ما هم زمان کمی برای انتخاب بازیگر جدید داشتیم، تصمیم گرفتم خودم آن نقش را بازی بکنم.
نکته ناگفتهای هست؟
ما در دومین هفته اجرا هستیم، ولی مرکز هنرهای نمایشی و تالار هنر، اجرای ما را برای ۳ روز پایانی هفته گذشته (بهدلیل شرایط ملتهب جامعه) لغو کرد. جالب اینکه اجرای سالنهای دیگر برقرار است. نمیدانم چرا باید اجرای ما لغو بشود اما اجراهای دیگر ادامه داشته باشند!؟
به این شکل مخاطب هم دیگر به ما اعتماد نمیکند. الان فقط اجرای ما دارد سوخت میشود؛ چه از نظر مخاطب، چه به لحاظ هنری. به هر حال تئاتر یک هنر زنده است و به لطف حضور تماشاگر زنده است. اگر ما به شکلی که دوست داریم تماشاگر نداشته باشیم، این اجرا هیچ فایدهای ندارد.
کاش اینطوری نباشد که فقط سالنهای تئاتر را باز بکنند یعنی بدون درنظرگرفتن زحمت ششماهه ما، میگویند اگر این تاریخ اجرا نروید، نوبت اجرای شما سوخت میشود!
کد خبر 721496 منبع: روزنامه همشهری برچسبها تئاتر تئاتر عروسکیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تئاتر تئاتر عروسکی شاهزاده خانم زیاده خواهی تالار هنر عروسک ها نمایش ها شده اند کلاغ ها بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۳۸۸۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«عشق به دیکتاتورها کمکی نمیکند» روی صحنه رفت/ تئاتر نیازمند حمایت
علی روحی کارگردان نمایش «عشق به دیکتاتورها کمکی نمیکند» گفت: نمایش «عشق به دیکتاتورها کمکی نمیکند» به نویسندگی آرام محضری، در سال ۱۳۹۴ منتشر شد. این نوشته با ۴ پرسوناژ و صدای یک شخصیت خیالی، در دو پرده که بخش بیشتر صحنه آن در دفتر نخستوزیری طی میشد نوشته شده است؛ اما در نسخهای که از ۹ اردیبهشت ماه امسال اجرا رفت، اصلاحاتی در نمایشنامه اعمال شد.
وی ادامه داد: در کنار متن نمایش، سعی شده است تا با استفاده از لباس، موسیقی، نورپردازی، صحنه آرایی و تیم بازیگران ترکیبی از جلوههای صمعی و بصری ایجاد شود تا مخاطب ارتباط بیشتری با نمایش و حس همزاد پنداری نزدیکتری با شخصیتها و موقعیتهایی که در آن قرار میگیرند، برقرار کند.
روحی درباره خلاصه داستان توضیح داد: مرد جوانی به نام خوزه، شیفته دختری به نام مارتا است اما به دلیل شرایط جامعه مجبور به ترک او میشود تا به دنبال تحقق رویاهای خود برود. سالها بعد وقتی خوزه تبدیل به نخست وزیر خودخوانده شده دوباره مارتا را میبیند ولی اینبار شرایط به گونه دیگری متفاوت است.
این کارگردان درباره انتخاب اسم این نمایش گفت: اسم نمایش «عشق به دیکتاتورها کمکی نمیکند» برگرفته از اسم خود نمایشنامه به نویسندگی آرام محضری است که سال ۱۳۹۴ به چاپ رسیده بود. البته نمایشی که درحال حاضر بر روی صحنه است، تغییراتی نسبت به متن اصلی داشته که با هماهنگی و موافقت نویسنده بوده است. ضمن اینکه متن تغییرات اساسی نداشته است ولی تعداد پرسوناژها بیشتر شده است و موقعیتهای چالش برانگیز تری در صحنه اتفاق میافتد.
وی بیان کرد:در این چند ماه تمام تلاش گروه از بازیگران گرفته تا سایر عوامل ارائه نمایشی درخور و مورد پسند برای هنردوستان به خصوص مخاطبان جدی و حرفهای تئاتر بوده است که امیدواریم از تماشای این نمایش لذت ببرند و در آخر از همه دوست داران هنرهای نمایشی درخواست دارم که از تئاتر و نمایشهای درحال اجرا حمایت کنند.
شایان ذکر است که علی روحی فارغالتحصیل دوره فیلمسازی از کانون سینماگران جوان. با سابقه تولید چند فیلم کوتاه و ساخت فیلم مستند در ژانر اجتماعی و همچنین نویسندگی چندین فیلمنامه کوتاه. بعد از تجربه به اجرا بردن اولین نمایش تئأتر خود با نام "نوری که هست"نوشته آرام محضری. درحال حاضر از ۹ اردیبهشت ماه امسال نمایش "عشق به دیکتاتورها کمکی نمیکند" را با همکاری مجدد نویسنده نمایشنامه و در عمارت ارغوان به روی صحنه خواهد برد.
نمایش «عشق به دیکتاتورها کمکی نمیکند» به نویسندگی آرام محضری، کارگردانی و طراحی علی روحی و تهیهکنندگی محمد آئینی است. از عوامی دیگر این نمایش میتوان به گروه بازیگران احسان شیخی، نازنین بیوک، رسول بابایی، شکیبا کیا و میرنادر مظلومی، دستیار کارگردان و اتاق فرمان سعیده سرلک، طراحی صدا و موسیقی شایان شعله، ضبط موسیقی استودیو بلوط، طراح گریم سولماز جانجان،، مجری گریم حدیث عقیلی، طراح لباس مهدیه خلج زاده، طراح نور رسول بابایی، دستیار صحنه پریسا رسولی، تیزر و استوری موشن بهرام لطفی، تدوین محسن جوادی، تایپوگرافی احمد کریمی، طراح پوستر و بروشور شیدا موحدی، عکاسان دیانا حبیبی، زهرا نیکخواه، ارتباطات رسانه ای علیرضا نیاکان، سیده سعیده سادات موسوی سالار، مدیر روابط عمومی سعیده سرلک و همکار روابط عمومی شهره آگاه اشاره کرد.
این نمایش از ۹ تا ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۹ در عمارت نمایشی ارغوان روی صحنه نمایش است.
باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری سینما و تئاتر